هم حجره ای

ابزار تغییر فونت مطالب وبلاگ اختصاصی کافه وبنیاز این جمله در وبتون نمایش داده نمیشه پس لطفا پاکش نکنید

هم حجره ای

بنام خداوند باران

من واقعا خوشحال هستم که در حوزه دارم تحصیل میکنم و از همه بیشتر به خاطر این خوشحالم که هم حجره ای هایی دارم که خیلی خوب هستن نمیدونم چه سری هست که امسال سادات زیاد است در اطرافم /من حجره ای گرفتم که کوچک است ولی گرم و صمیمی همراه با 2طلبه پایه بالاتر که دونفرشون سید هستن ویک نفرشون با بنده حقیر هم کلاس که کمی سنشون از بنده کمتر است همه خوب هستن ...والحمد للله حجره های بقلی هم خوب است واطرافم را طلبه های باسواد و اخلاقی فرا گرفته که واقعا جای شکر داره ...

اسم یکیشون سید کوهپایه ای هستش که پایه پنج هست و من هر دم اذیتشون میکنم و اونقدر به من تیکه میندازن که نگو من تو حجره مسئول چای گذاشتن هستم و یکی از تیکه هاشون اینه که موقه ای که چای میخوان فلاکس رو برمیدارن میگن من دارم میرم چای بیارم وچند بار تکرار میکنن و از اونجایی که من هم پر رو هستم (البته برای شوخی)اصلا توجه نمیکنم و سرگرم کار خودم میشم بعد هم دیگه رو نگاه میکنیم و میخندیم ومن هم بالاخره چای میارم. ایشون به من احترام گذاشتن رو یاد دادن البته نکه بلد نباشم نه فقط شیوه درستش رو یاد دادن مثلا این که یک نفر اگه از شما حتی 2 روز بزرگ تر بود به پاش پاشو و بنده هم قبلا یه روایتی خونده بودم که روایت شده بود به پای سادات بلند شید و من این را هم ضمیمه کردم ..و هر موقع دو سید بزرگوار وارد میشن به پاشون پا میشم (از اونجایی که شما خواننده محترم بنده رو نمیشناسید و ریا نمیشه بگم که بنده پا درد شدیدی دارم ) و جلوشون پام رو دراز نمیکنم تا خودشون بگن ...

حرف واسه گفتن زیاده و الان هم دیره (ساعت 11)

اگه مطلب بنده رو میخونید و حس میکنید این مطلبم به درد نمیخوره زحمتی بکشید و نظر بذارید و بهم بگید لطفا


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



موضوعات مرتبط: خاطرات طلبگی
[ جمعه 11 مهر 1393 ] [ ] [ سرباز ولایت ]
[ ]